کدامین چشمه سمی شد ، که آب از آب می ترسد ؟
و حتی ، ذهن ماهیگیر ، از قلاب می ترسد
کدامین وحشت وحشی ، گرفته روح دریا را
که توفان از خروش و موج از گرداب می ترسد
گرفته وسعت شب را ، غباری آنچنان مبهم
که چشم از دیدگاه و ماه از مهتاب می ترسد
شب است و خیمه شب بازان و رقص وحشی اشباح
مژه از پلک و پلک از چشم و چشم از خواب می ترسد
فغان ، زین شهر کج باور ، که حتی نکته آموزش
زافسون و طلسم و رمل و اسطرلاب می ترسد
فضا را آنچنان آلوده ، دود نفرت ونفرین
که موشک هم ، ز سطح سکوی پرتاب می ترسد
طنین کار سازی هم ، زسازی بر نمی خیزد .
که چنگ از پرده ها وسیم ، از مضراب می ترسد
سخن ، دیگر کن ای بهمن ! کجا باور توان کردن
که غوک از جلبک و خرچنگ از مرداب می ترسد
استاد بهمن رافعی
ازدست عزیزان چه بگویم ؟ گله ای نیست
گرهم گله ای هست، دگر حوصله ای نیست
سرگرم به خود زخم زدن در همه عمرم
هرلحظه جزاین دست مرا مشغله ای نیست
دیری است که از خانه خرابان جهانم
بر سقـف فروریختـــــه ام چلچله ای نیست
درحســـــرت دیـدار تو آواره ترینم
هرچند کـه تــا خانه تو فاصله ای نیست
بگذشته ام از خویش ولی از توگذشتن
مرزی است که مشکل تر از آن مرحله ای نیست
سرگشته ترین کشتـی دریای زمانم
می کوچم و در رهگذرم اسکله ای نیست
من سلسله جنبان دل عاشق خویشم
بر زندگیم سایه ای از سلسله ای نیست
یخ بسته زمستان زمان در دل بهمن
رفتند عزیزان و مرا قافلـــه ای نیست
استاد بهمن رافعی بروجنی
در کدام آیه قرآن کریم اشاره به گفتن انشاء الله گفتن در هر کار شده است؟
پروردگار کریم در آیات 23 و 24 سوره کهف سفارش میفرماید: «وَلَا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذَلِکَ غَدًا إِلَّا أَن یَشَاء اللَّهُ ...»؛ و هیچگاه با قاطعیت مگو که فردا چنین کاری را انجام خواهم داد، مگر آن که آن را وابسته به خواست و مشیت پروردگار نمایی.
از این آیه میتوان برداشت کرد که گفتن انشاء الله در هر کاری مطلوب است.
علاوه بر این، آیات بسیاری وجود دارند که همین عبارت «انشاء الله» در آنها به نقل از خود پروردگار و پیامبرانش آمده است .
بعضی وقت ها متاسفأنه پیش می آید که برخی افراد خیلی راحت در مورد آینده تصمیم گیری های جدی ای را انجام می دهند و مثلا می گویند در فلان زمان من حتما فلان کار را انجام خواهم داد، با اینکه حتی از پنج دقیقه بعد خود هم خبر ندارند که اصلاً زنده هستند یا نه و یا در آن زمان خاص، آیا شرایط مختلف امکان انجام آن کار را برای آن فرد محقق می سازد یا نه و مسائلی از این قبیل ...
لذا یک دستور کلّی در این آیه به م?منین گوشزد شده که:
هرگز در مورد کارى نگو «من بعدا آن را انجام مى دهم» وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْء إِنِّی فاعِلٌ ذالِکَ غَداً ؛ بلکه کمی آینده نگر باش و بگو : «مگر اینکه خدا بخواهد : إن شاءَ اللّهُ»
حداقل فایده این کار علاوه بر اینکه خود را در مقابل خداوند متعال خاضع نشان می دهیم آن است که اگر بر فرض در تحقق آن فعل تلاش نمودیم، اما به هر دلیل ممکن نشد که آن را انجام دهیم، خُلف وعده و یا دروغی از ما سر نزده زیرا تحقق آن فعل را مشروط به خواست و اراده خداوند متعال نموده بودیم .
حال بر فرض به علت فراموشی، قولی نسبت به آینده دادیم (به دیگران و یا حتی به خودمان) و تصمیمی گرفتیم ولی بعد به یادمان آمد (با اینکه حتی از چند دقیقه آینده خود نیز آگاه نبودیم) تصمیمی را گرفتیم که هیچ از تحقق آن مطمئن نیستیم ؛در این هنگام که یادت افتاد، پروردگارت را به خاطر بیاور، و بگو: «امیدوارم که پروردگارم مرا به راهى روشن تر از این هدایت کند.»
« ... واذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلْ عَسَى أَن یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا »
حال بر فرض به علت فراموشی، قولی نسبت به آینده دادیم (به دیگران و یا حتی به خودمان) و تصمیمی گرفتیم ولی بعد به یادمان آمد (با اینکه حتی از چند دقیقه آینده خود نیز آگاه نبودیم) تصمیمی را گرفتیم که هیچ از تحقق آن مطمئن نیستیم ؛در این هنگام که یادت افتاد ، پروردگارت را به خاطر بیاور ، و بگو: «امیدوارم که پروردگارم مرا به راهى روشن تر از این هدایت کند»
پیام ها:
1 - در سخن گفتن و تصمیم گیرى خدا را فراموش نکنیم .
2 - هرگز خود را مستقل از خدا ندانیم و به طور قطع از انجام کارى هر چند کوچک ، در آینده خبر ندهیم .
3 - به امکانات و توان خود تکیه نکنیم ، که فراهم بودن مقدّمات ، تضمین کننده انجام قطعى کار نیست ، در آنچه هم یقین داریم ، باید (ان شاءالله) بگوییم .
4 - انسان پیوسته نیازمند خداست و در هر کارى باید خود را وابسته به اراده ى الهى بداند.
5 - جبران از دست رفته ها لازم است .
6 - پیامبران نیز به تعلیم و هدایت الهى نیاز داشته اند.
7 - اظهار امیدوارى به امدادهاى الهى، از شیوه هاى صحیح دعاست .
8 - هدایت مراحلى دارد و همه آنها به دست خداوند است .
9 - باید راه میان بُر و نزدیک ترین راه به حقّ و صواب را پیدا کرد.
10 - آرزوى رسیدن به رشد برتر، آرزوى انبیاست.
11 - براى انبیا نیز رشد و رسیدن به مراحل بالاتر وجود دارد.
12 - تداوم ذکر خدا، کوتاه ترین راه رسیدن به رشد است .
منابع:
تفسیر نور / حجة الاسلام محسن قرائتى / تفسیر ذیل آیات 23 و 24 سوره کهف
وبلاگ یک طلبه
سایت شعائر
ثروتمندترین مرد روی زمین، یعنی بیل گیتس (Bill Gates)،
زندگی پر از نکات جالب توجه داشته و دارد. تاکنون بارها درباره جنبه های عمومی زندگی گیتس سخن ها گفته شده و درباره روش ها و تاکتیک های وی در مایکروسافت نیز بسیار بحث و مجادله بوده است؛ اما جنبه هایی از زندگی گیتس وجود دارد که کمتر کسی از آنها آگاه است.
بیل گیتس از کالج اخراج شد؛ اما ثروت خود را که امروز به 79 میلیارد دلار می رسد، با بنیان گذاشتن مایکروسافت به همراه پل آلن در 1975 و در 20 سالگی به دست آورده است. وی از سال 2008 زندگی خود را وقف امور خیریه و بشردوستانه کرده و تاکنون بطور مستقیم بیش از 30 میلیارد دلار صرف این امور کرده است.
اما در مورد گیتس نکات و برخی افسانه ها نیز وجود دارد که اساسا بی پایه هستند و همچنین نکات و مسائلی در مورد زندگی وی هست که کمتر از آنها اطلاعاتی در دست است. بگذارید نگاهی به این جنبه خاص از زندگی این مرد ثروتمند داشته باشیم:
بر خلاف باور عمومی، بیل گیتس یک زندگی از فقر به ثروت نداشته است. پدر وی یک وکیل با درجه بالا بوده و جد بزرگ وی بنیانگذار بانکی بوده که بعد از وی به جد بیل می رسد و پدر بزرگ گیتس برای نوه اش میلیون ها دلار پس انداز کنار گذاشته بوده است.
بیل وقتی سال دوم دانشگاه بود، یک مسأله ریاضی پیچیده را حل کرد که توسط یک ژورنال آکادمیک به چاپ رسید و تا 30 سال بعد به عنوان بهترین راه حل برای آن مسأله شناخته می شد.
بیل گیتس علاقه دارد تا ظرف های شام را شخصا بشوید. وی یکجا توضیح داده که معمولا دیگران در کار ظرفشویی من داوطلبانه کمک می کنند، ولی من دوست دارم به روش خودم آنها را بشویم.
در روزهایی که در مایکروسافت بود، مشهور به بددهانی و بدگویی به دیگران در ایمیل ها و ملاقات ها بود؛ اما هیچگاه در این بدگویی ها کسی را مخاطب قرار نمی داد. شخصی که از نزدیک با وی آشناست میگوید: بیل گاهی حرف های تندی می زد، ولی هیچگاه این حرف ها شخص خاصی را مخاطب قرار نمی داد و همواره روی به ایده ها و فکرها داشت.
علاقه زیادی به پورشه سواری با سرعت بالا داشت. طی روزهای اول خود در مایکروسافت به قدری جریمه سرعت داشت که مجبور به گرفتن وکیل برای حل و فصل قضیه شد. یک بار در پارکینگ با اتومبیل یکی از کارمندان برخورد کرد و کارت ویزیت خود را بر روی اتومبیل کارمند خود قرار داد و برای او نوشت: Send the bill to Bill (صورتحساب تعمیرات رو بفرست واسه بیل). این جمله تا مدتها در سیاتل شهرت داشت.
در اوایل جوانی به شدت نترس و جسور بود. یک بار که به همراه آلن به هواپیمای خود در فرودگاه بین المللی سانفرانسیسکو نرسیدند، بیل شروع به فشردن دکمه های کنترل Jetway کرد؛ جالب آنکه به جای دستگیر شدن، هواپیما برگشت و آنها را سوار کرد!
بیل گیتس همچنین بسیار شوخ طبع است. برای مثال، یک بار ویدئویی را روی شبکه یوتیوب قرار داد که درباره شبکه اجتماعی Reddit بود که سراسر جوک ها و لطیفه های برنامه نویسی بود. یکی از این جوک ها اشاره به کد رنگ قرمز برای اشاره به رنگ چشم داشت.
برآورد می شود، در طول زندگی خود حدود 100 میلیارد دلار را در امور خیریه (مستقیم و غیر مستقیم) هزینه کرده است.
همه این اعمال خیریه از مسیر بنیاد خیریه گیتس صورت نگرفته، بلکه وی شخصا تمایل و علاقه به برخی پروژه هایی دارد که بیش از همه مربوط به تولید انرژی پاک برای ملت ها و جوامع فقیر است.
هرچند سالیانه مبالغ بسیاری را صرف امور خیریه می کند، وضعیت کسب و کار وی به گونه ای است که بیش از خرج خود پول درمی آورد و ثروتمندتر می شود. وی خود را بزرگترین خیر تاریخ نمی داند، بلکه در نظر وی آنها که هیچ ندارند و باز با این همه خیرات می دهند، شایان قدردانی و لایق ستایش و تحسین هستند.
اکنون دیگر مایکروسافت بزرگترین منبع درآمد وی نیست. برای سال های متمادی است که وی در حال فروش سهام خود از این شرکت و سرمایه گذاری در کسب و کارهای دیگر است. مایکل لارسن، مدیر کسب و کار گیتس را به عنوان اسلحه سری وی در این خصوص می دانند.
همچنین گیتس دیگر بزرگترین سهامدار مایکروسافت نیست. فروش متمادی سهام این شرکت منجر به آن شد که در 2014 استیو بالمر به عنوان بزرگترین سهامدار مایکروسافت معرفی شود.
|